سفارش تبلیغ
صبا ویژن

http://saba515.ParsiBlog.com
 


[ دوشنبه 94/4/15 ] [ 1:17 عصر ] [ saba ] [ نظرات () ]


[ دوشنبه 94/4/15 ] [ 1:13 عصر ] [ saba ] [ نظرات () ]

 

 

 

 


[ دوشنبه 94/4/15 ] [ 1:9 عصر ] [ saba ] [ نظرات () ]

 

 


[ دوشنبه 94/4/15 ] [ 1:8 عصر ] [ saba ] [ نظرات () ]


[ شنبه 94/4/13 ] [ 9:20 صبح ] [ saba ] [ نظرات () ]


[ شنبه 94/4/13 ] [ 9:19 صبح ] [ saba ] [ نظرات () ]


[ شنبه 94/4/13 ] [ 9:18 صبح ] [ saba ] [ نظرات () ]

غفلت از,بسیج عذاب الهی دارد مخالفت با آن چه عذابی دارد؟

 

 

 


[ شنبه 94/4/13 ] [ 9:8 صبح ] [ saba ] [ نظرات () ]

خیانت کاران در همین نزدیکی هستند!!!

بنام خدا و برای خدا

حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار خانواده های شهدای حادثه هفتم تیر فرمودند: «کسانی که می خواهند دشمنی خباثت آلود آمریکا و برخی دنباله روهای آن را با بزک تبلیغاتی و رسانه ای بپوشانند در واقع به ملت و کشور خیانت می کنند

رهبر معظم انقلاب از جریانی که در محیط های مختلف علمی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی کشور تلاش دارد، تا چهره واقعی شیطان بزرگ را بعنوان یک دوست در نزد ملت ایران بزک نمایند، نارضایتی خود را در نزد خاندان معظم شهداء اعلام عمومی کردند و آنان را در حال خیانت به ملت و کشور دانستند. این جریان خیانت آلود داخلی در مدتی که بحث مذاکرات هسته ای داغ شده و تقریباً کشورهای 5+1 جای خود را به آمریکا داده اند و طرف مذاکره ایران تنها آمریکا قرار گرفته تلاش خود را مضاعف نموده و آمریکا را حلال مشکلات اقتصادی ایران معرفی می کنند و برای رسیدن به مطلوب نفس خویش، روی کسرویها، میرزاملکم خانها و تقی زاده ها سفید کرده اند!

هاشمی رفسنجانی در راستای تضعیف خود باوری، در سحنانی خیانت آلود می گوید: «عده‌ای حرف‌های عجیب و غریب می‌زنند که ما می‌‌خواهیم خودمان به دانش دست پیدا کنیم و این در حالی است که تحریم‌ها پدر مردم را در آورده استمگر سخنان تقی زاده و رزم آرا با سخنان رفسنجانی فرقی داشته است! صد سال پیش تقی زاده می گفت؛ "ما از فرق سر تا نوک پا باید فرنگی شویم."و یا رزم آرا 70 سال قبل گفت: "ایرانی ها بدون کمک غرب یک لولهنگ (آفتابه) هم نمی توانند بسازند."هویدا نخست وزیر پهلوی دوم وقتی در اوائل دهه 50 بحرین از ایران جدا شد، وقتی خبرنگاران نظرش را در خصوص جدائی بحرین سئوال کردند، گفت؛ "دختر خودمان بود شوهرش دادیم."و 19 آیان 1393 اکبر ترکان (مشاور رئیس جمهور) می گوید:" اگر تعرفه واردات برداشته شود، قابلیت رقابت در هیچ تکنولوژی و هیچ صنعتی به جز آبگوشت بزباش و قرمه‌سبزی را نخواهیم داشت." و یا ظریف وزیر خارجه کشورمان در یکی از دانشگاه های کشور در سال 92 قدرت آمریکا را به رخ دانشجویان کشید و گفت: "آمریکا با یک بمب می تواند سیستم دفاعی ما را از کار بیندازند."

وقتی امروز سخنان تقی زاده و رزم آرا را با حرفهای رفسنجانی، ترکان و ظریف مقایسه می کنیم، هیچ تفاوتی بین تفکر ایبرالی آنان با یکدیگر وجود ندارد!!!

 آخوندزاده این مأمور تفکر لیبرال غربی خطاب به ایرانیان می گوید: «برشما لازم است که بزرگ خود(غرب)را بشناسید.همیشه به امر و نهی او مطیع باشید و رسوم بندگی و آداب انسانیت را یاد بگیرید

ممکن است فرداها عده ای با جار و جنجال، علی رغم رتبه اول خیانت کاری و فتنه گری، تلاش کنند که موضوع و مصداق انحرافی برای خیانت کاری بتراشند و خود را از نگاه تیز بین عمارهای دوران پنهان کنند و لذا در این نوشتار تلاش شد که برخی از افرادی که مشغول بازی در زمین دشمنند و پازل دشمن را کامل می کنند و اقدام و سخن آنان همانند سخنان ملکم خان، آخوندزاده، کسروی، تقی زاده، هویدا و رزم آرا در راستای تقویت غرب است و در هر حال خواسته یا ناخواسته رفتار و گفتارشان، خیانت به ملت و کشور محسوب می گردد.

متأسفانه این جماعت با بی انصافی تمام و به اسم دین و برای ماندن در قدرت، تیشه ای برداشته و بنیانهای اعتقادی و باورهای مردم را هدف قرار داده اند. گویند؛ روزی دزدی در راهی بسته ای یافت که در آن چیز گرانبهایی بود و دعایی نیز پیوست آن بود. آن دزد بسته را به صاحبش بازگرداند ... او را گفتند: چرا این همه مال را از دست دادی؟ ... گفت: صاحب مال عقیده داشت که این دعا، مال او را حفظ می کند و من دزد مال او هستم، نه دزد دین! اگر آن را پس نمی دادم و به عقیده صاحب آن مال آسیبی می رسید، آنگاه نه تنها دزد مال او بودم بلکه دزد باور و اعتقاد هم او بودم و این کار دور از انصاف است.

والسلام

 

 


[ شنبه 94/4/13 ] [ 9:8 صبح ] [ saba ] [ نظرات () ]

بزک چهره هیولایی آمریکا با این دستان آلوده چگونه؟

رهبر معظم انقلاب اسلامی عصر شنبه در دیدار خانواده‌های شهدای حادثه هفتم تیر و همچنین جمعی از خانواده های دارای چند شهید در استان تهران به حادثه هفتم تیر سال 1360، بمباران شیمیایی سردشت در 7 تیر سال 1366، ترور شهید صدوقی در 11 تیر سال 1361 و ساقط کردن هواپیمای مسافربری ایران در 12 تیر سال 1367 به عنوان نمونه هایی از اقدامات تروریستی آمریکا و عوامل آن علیه ملت ایران اشاره کردند و افزودند: «برخی معتقدند که باید این ایام تیرماه به عنوان "هفته حقوق بشر آمریکایی" نامگذاری شود.»

رهبر انقلاب در عین حال در این دیدار نسبت به «برخی تلاشها در بزک کردن تبلیغاتی و رسانه ای چهره جنایتکار دشمن» هشدار دادند.

با نگاهی به سوابق نقض حقوق بشر چه در داخل آمریکا و چه در سطح جهانی، قاطعانه می توان به این نتیجه رسید که مدعی شماره یک دمکراسی و لیبرالیسم و پایبندی به ارزشهای انسانی خود بزرگترین ناقض حقوق بشر است که رقیبی برای خود نمی بیند.

چند ماه پیش بود که گزارش سنای آمریکا درباره روشهای به کار گرفته شده از سوی سازمان سیا در شکنجه زندانیان در دوران جرج بوش سروصدایی برپا کرد و حتی روشهای به کار گرفته شده "عبور از خط قرمزها" نامیده شد. گزارش سنای آمریکا حکایت جنایاتی است که سازمان مخوف اطلاعات آمریکا علیه بسیاری از زندانیان دربند به کار گرفته است که حتی در کشوری چون آمریکا که خشونت و جنایت به هنجاری در جامعه بدل شده و روزی نیست که در رسانه‌های دیداری و شنیداری آن، خبری از جرم، جنایت و تجاوز نباشد، به عبور از خطوط قرمز تعبیر شده است. سیا روشهایی را برای بازجویی به کار گرفته که تحت هر تعبیری مصداق شکنجه است و این روشها علیه بیش از یکصد زندانی به کار گرفته شده است که اکنون خود سازمان سیا به این نتیجه رسیده که اصلا نباید بازداشت می شدند.

 

جالب آنکه آمریکا این بزرگترین نقض کننده حقوق بشر در دنیا به خود این اجازه را داده که درباره وضعیت حقوق بشر در کشورهای مختلف جهان ابراز نظر کند اما چگونه کشوری که خود نسبت به زندانیانش از هیچگونه شکنجه و جنایتی فروگذار نیست به خود این جرات را داده و از دیگر کشورهای می خواهد که در قبال زندانیان خود با احترام و در چارچوب قانون عمل کنند؟ دستکم درباره جمهوری اسلامی ایران بارها شاهد مداخله‌های مقامات آمریکایی درباره زندانیان و محکومان بوده‌ایم که خود را محق دانسته و خواستار تغییر روند قضایی  آزادی محکومان شده اند و البته  اتهامات مختلف علیه نظام قضایی ایران مطرح کرده اند.

 

اما شاهدیم که هیچ مقام آمریکایی مسئولیت جنایات علیه بشریت که به روزمره در اقصی نقاط جهان روی می دهد را بر عهده نمی گیرد اما دولت این کشور از کوچکترین و جزئی‌ترین خطاهای شهروندان نگذشته و آنها را زندانی می کند.

 

حال چرا مقامات ارشدی که دستور چنین جنایاتی را داده‌اند، از هرگونه محاکمه‌ای مستثنی هستند؟ جنایاتی که به نظر می رسد برای رسیدگی به آن باید یک دادگاه بین‌المللی صالح(البته اگر واشنگتن اجازه آن را بدهد) تشکیل شود. گرچه جنایاتی که آمریکا در عراق و افغانستان و در زندانهای ابوغریب و بگرام طی یک دهه گذشته انجام داده برگزاری چنین دادگاهی را پیش از این توجیه می کرد اما سکوت جامعه بین الملل در قبال این جنایات و گردنکشی آمریکا در برابر پایبندی به هنجارها و قوانین بین المللی، باعث شده که تلاشهای فعالان حقوق بشر برای رسیدگی به جنایات آمریکا تا به حال راه به جایی نبرده و عدم پاسخگویی افرادی که مجوز وقوع این جنایات را صادر کرده اند و نبود یک نظام قضایی بی طرف بین المللی برای محاکمه این جنایتکاران، آنها را برای تداوم جنایات خود جریح‌تر کرده است به گونه‌ای که اکنون دیده بان حقوق بشر و سازمان عفو بین الملل نیز نسبت به نقض حقوق بشر و جنایاتی که آمریکا باعث و بانی آن است، به واکنش افتاده اند.

وضعیت حقوق بشر در داخل آمریکا بهتر از سابقه آن در نقاط مختلف جهان نیست. «اگر به افسران پلیس، لباسهای نیروهای رزمی پوشانده و آنها سوار خودروهای نظامی شوند و سلاحهای جنگی در اختیار آنها قرار گیرد، همه آنها دارای ذهنیت یک جنگجو خواهند شد. ما علیه دشمنان وارد جنگ می شویم و دشمنان مردمی هستند که در شهرهای ما به ویژه در جوامع رنگین پوست زندگی می کنند.»

 

این جملات مربوط به توماس نولان استاد جرم شناسی دانشکده «مریماک» و افسر پیشین پلیس آمریکاست که بخوبی بیانگر واقعیات کنونی در نحوه برخورد پلیس آمریکا با مردم این کشور است و حوادثی که در شهرها و ایالات مختلف آمریکا روی می دهد، مهر تاییدی است بر تبدیل شدن دولت آمریکا به یک حکومت پلیسی که هر فردی برخلاف رای و نظر آن عمل کند، به چشم دشمن با او رفتار خواهد شد که به ویژه این دیدگاه در قبال جوامع رنگین پوست و مسلمانان این کشور کاملا مشهود است و دولت با اتخاذ راهبردهایی به دنبال طبقه‌بندی شهروندی در این کشور بوده و تبلیغات گسترده رسانه‌های علیه سیاه‌پوستان و مسلمانان، شرایط را برای این اقلیتها در جامعه آمریکا سخت کرده و نژادپرستی،  اسلام هراسی و اسلام ستیزی به رویه‌ای تبدیل شده که اکنون شاهد افزایش جنایات علیه مسلمانان و سیاه پوستان هستیم.

 

تقریبا 10 روز پیش بود که یک جوان 21 ساله نژادپرست با ورود به کلیسای سیاه‌پوستان، 9 سیاه پوست را در حال عبادت به خاک و خون کشید. از هم اکنون نوع رفتار نظام قضایی با این جنایتکار معلوم است. در کشوری که اجرای عدالت و پایبندی به قانون اصل باشد اینکه ضارب سفید پوست بوده یا قربانی‌اش سیاه‌پوست، عدالت برای همه یکسان است اما در کشوری همچون آمریکا که عدالت و اجرای قانون معنایی ندارد، نژادپرستی ابزار تبلیغاتی موثری برای دولت و رسانه‌ها است تا مردم را از موضوعات واقعی منحرف کنند و اقلیتها واقعا نمی دانند باید برای حفاظت از جان خود در برابر جنایات روزافزون در جامعه خشن به که پناه برند که حتی افسران پلیس آن نیز در قتل و شکنجه غیرنظامیان بی گناه نیز دست دارند. حوادث شهرهای فرگوسن، نیویورک و بالتیمور که طی آن افسران پلیس چند سیاه پوست را به بهانه‌های واهی از پای درآورند، گواه این مدعاست.

 

در نتیجه باید پذیرفت که تلاشهای فعالان حقوق مدنی در آمریکا در قبال خطرات جولان افسران تا دندان مسلح  در خیابانهای این کشور که به مانند نیروهای رزمی در میدانهای نبرد آموزش دیده‌اند راه به جایی نمی برد در عین حال که در نبود یک نظام قضایی مستقل و منصف نمی توان انتظار داشت عاملان جنایات به سزای اعمال خود برسند.

 

«جان وایتهد» نویسنده آمریکایی در کتاب خود تحت عنوان «حکومت گرگها: ظهور حکومت پلیسی آمریکا به این واقعیت اشاره می کند که از زمان فروپاشی برجهای دوقلو در 11 سپتامبر مردم آمریکا به دشمن تبدیل شدند و با آنها به عنوان جنگجویان دشمن برخورد شده که باید تحت جاسوسی قرار گیرند، زیر نظر باشند، از آنها انگشت برداری شده و مورد اسکن قرار گیرند و در واقع دست زدن به هر اقدامی برای ورود به حریم آنها، مرعوب ساختن، ضرب و شتم، سانسور و ساکت کردن آنها، زندانی شدن بدون محاکمه، هدف گلوله و شکنجه قرار گرفتن از سوی دولت برای حفظ آنچه که امنیت ملی نامیده می شود، توجیه پذیر است.

 

نمونه‌ای بی عدالتی حاکم در دستگاه قضایی و مجری قانون آمریکا را باید نحوه برخورد نیروی پلیس در اجرای گزینشی قانون در قبال کشته شدن یک افسر پلیس دانست: تنها چند هفته پس از کشته شدن جوان سیاه پوست در فرگوسن، سازمانهای مجری قانون درگیر یک جستجوی سراسری در ایالت پنسیلوانیا به منظور یافتن «اریک فرین» متهم به قتل یک افسر پلیس شدند. صرفنظر از 11 میلیون دلاری که این جستجوی سراسری برای مردم آمریکا هزینه در پی داشت(1.4 میلیون دلار در هفته برای جستجوی شبانه روزی که 48 روز در مساحتی برابر با 5 مایل مربع به طول انجامید)، بیش از یکهزار نیروی پلیس از پلیس محلی، پلیس فدرال، نیروهای ویژه در این جستجو حضور داشتند و جدیدترین تجهیزات نظامی از تفنگهای قدرتمند و حسگرهای مادون قرمز گرفته تا خودروهای زرهی، بالگرد و هواپیماهای بدون سرنشین مورد استفاده قرار گرفت آنهم برای یافتن یک فرد متهم به قتل یک نیروی پلیس.

 

حال آیا پلیس آمریکا برای به دام انداختن دیگر مجرمان چنین سختکوشی‌ای از خود نشان می دهد کافی است به انبوه جرایم و جنایات روی داده در شهرهای مختلف آمریکا که صفحات بسیاری از مطبوعات و رسانه‌ها را به خود اختصاص داده‌اند، نگاهی انداخته شود.

گزارشی که اخیرا از سوی وزارت دادگستری آمریکا منتشر شده حاکی از آن است که احتمال اینکه رانندگان سیاه‌پوست و اسپانیایی‌تباران در خیابانهای آمریکا به دلایل مرتبط با قوانین رانندگی از سوی پلیس متوقف شوند، تقریبا سه برابربیشتر از رانندگان سفید پوست است. گرچه رنگین پوستان 30 درصد از جمعیت آمریکا را تشکیل می دهند، 60 درصد جمعیت زندانهای آمریکا همین افراد رنگین پوست هستند. در واقع از هر 15 سیاه پوست آمریکایی یکی در حال حاضر در زندان به سر می برد حال آنکه از هر 106 مرد سفید پوست، یکی زندانی می شود.

 

با نگاهی به جنایات و نقض مستمر حقوق بشر که از سوی سازمانها و نهادهای مختلف آمریکایی و البته تحت نظارت دولت این کشور در داخل و خارج این کشور صورت می گیرد، تحت هیچ شرایطی نمی توان با ابزارها و تبلیغات رسانه‌ای چهره ای مخوف و جنایتکار آمریکا را بزک کرد. با این سابقه سیاه و دستان آلوده به خون علیه ملت ایران، چگونه می شود « چهره خشن و وحشتناک و هیولایی آمریکا» را توجیه کرد. «کسانی که می خواهند دشمنی خباثت آلود امریکا و برخی دنباله روهای آن را با بزک تبلیغاتی و رسانه ای بپوشانند در واقع به ملت و کشور خیانت می کنند.» رهبر انقلاب هشدار داده اند. آنهایی که خود را به خواب زده‌اند بیدار شود


[ شنبه 94/4/13 ] [ 9:4 صبح ] [ saba ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By Iran Skin :.

درباره وبلاگ

موضوعات وب