دولت در تبعید حکومت واحد جهانی.

همانطور که برای رهایی فلسطین اشغالی، دولت در تبعید تشکیل شده است، برای حکومت واحد جهانی نیز دولت در تبعید وجود دارد. برخی ها، مرکز آن را جزایر برمودا می دانند، که دور از دسترس همه واقع شده است، وهرکسی به انجا نزدیک شده دیگر برنگشته است. اما این دولت در تبعید که برای حکومت واحد جهانی است، نمی تواند دور از دسترس مردم باشد. مگر اینکه دارای سفینه هایی سریعتر از برق، با محفظه هایی  آنتی رفلکتور باشد و: همه نورها را از خود عبور دهد تا به: این وسیله آنها بتوانند به همه جای جهان، سر بزنند و از اوضاع و احوال خبردار شوند. زیرا در بی خبری نمی توان برای جهان برنامه ریزی کرد.

   البته دشمنان ما همه چیز را یا برعکس، و یا غیرواقعی نشان می دهند تا حرف های خود را به اثبات برسانند، و مردم باور کنند که راه نجات فقط در دست آن هست، تا مطیع خواسته های انان شوند. مثلا دولت در تبعید را فقط برای حذف بشار اسد قبول دارند! نه برای حذف رژیم جعلی و صهیونیستی اسرائیل. آنها شورای ملی مقاومت که مجموعه ضد انقلاب ایران هستند را، به رسمیت میشناسند و بعنوان دولت در تبعید قبول می کنند، ولی شورای ملی مقاومت فلسطین، مانند حماس را که با رای مستقیم مردم روی کار آمده اند قبول نمی کنند. واین همان سیاست دوگانه است که دیپلمات های ایرانی، همیشه به آن اشاره می کنند.

 در واقع سیاست دوگانه، شکل مودبانه مزخرف گویی یا دروغگویی است. زیرا کسی که بر علیه حرف خودش حرف می زند یا کم حافظه است و: حرف های قبلی را فراموش کرده، و یا دروغگوی بی شرفی است و: برایش مهم نیست که مردم او را دروغگو بدانند. وقتی سازمان ملل یک کشور را به رسمیت شناخت، مخالفان او نمی توانند ادعایی داشته باشند. زیرا مردم سوریه با رای خود، بشار اسد را به ریاست جمهوری برگزیدند. آنهایی هم که رای مخالف دادند، باید تابع اکثریت باشند. ولی اعضای شورای امنیت همان ساز مان ملل، به دنبال یک دولت درتبعید هستند! تا بشار اسد را سرنگون کنند. یعنی دموکراسی و رای گیری و عضویت در سازمان ملل، از نظر انها بی معنی است.  آنها نه تنها دولت در تبعید برای سوریه را حمایت می کنند، بلکه برای تجزیه آن هم نقشه کشیدند، تا مانند عراق به سه کشور تقسیم نمایند!

   اما واقعیت این است که جهان، مدیری دارد که ان را اداره می کند. زیرا اگر اداره جهان به دست این احمق ها بود، تا بحال سوریه تجزیه شده بود و: عراق هم سه کشور می شد. ایران هم که هفتاد و دوملت دارد به: هفتاد و دو کشور تقسیم می شد. یا اینکه اگر یک دقیقه عصبانی می شدند، با بمب اتم حساب ایران را می رسیدند. اما چطور تا حالا نتوانستند این خواسته ای که هر روز تکرار می کنند را، به نتیجه برسانند برای این است که: مدیریت اصلی در جای دیگری است، و آن دست امام زمان عج می باشدبنابر روایات امام زمان عج نه تنها زمان را در اختیار دارد بلکه مکان هم مسخر اوست.  یعنی به اذن خداوند میتواند در همه زمان ها و: مکان ها که لازم باشد حضور یابد. شهر نجف یکی از انهاست که روایت از امام صادق: که فرمودند منزل ایشان در اطراف مسجد سهله است. بسیاری از اوقات گفته اند در: مکه و مدینه و منی است. مشهور است روز جمعه از مکه ظهور می کند، پشت به دیوار خانه کعبه سخنرانی می کند، و رهنمود هایش را بیان می دارد   شاید به همین جهت است که مردم ایران، روز های جمعه را به انتظار ظهور می گذرانند، و غروب جمعه بدون حضور ایشان غم انگیز می شود. تا جاییکه آن شاعر ترک زبان ایرانی می خواند: این جمعه هم آمد و رفت و از یوسف زهرا خبری نشد. مخصوصا امروز که روز طبیعت یا سیزده بدر هم، با روز حمعه مصادف شده، مردم با اینکه باران می امد به صحرا و دشت رفتند، تا شاید اثری از ان مولی خود پیدا کنند، و غروب جمعه باز غمگین تر از قبل، به خانه های خود برگشتند تا به امید انتظاری دیگر بمانند.  این انتظار ها برای این است که: دولت در تبعید ایشان روزی به جهان عرضه شود، و دنیا به تبعیت انها سعادتمند شوند. سال ها است که ایشان هم منتظر یاری مردم هستند. اما با وجود داعش و آل سعود و امثال آن، ظهور ایشان مشکل است. زیرا آل سعود و وهابیت با اینکه، ادعا می کنند امام زمان عح دروغ است، ولی اطراف خانه کعبه را کاملا امنیتی کرده، و حتی مسلح کرده اند! تک تیرانداز هایی در هتل های مقابل وجود دارند که: ماموریت دارند با ظهور ایشان، بلافاصله تیراندازی کنند!