http://saba515.ParsiBlog.com | ||
ادامه از صفحه اول -- انحراف جامعه بعد از رحلت پیامبر صحیح بخاری، ج8، ص50، کتاب إستتابة المرتدین و المعاندین و قتالهم … و ص140، ح6924، کتاب الإعتصام بالکتاب و السنة ـ صحیح مسلم، ج1، ص38، کتاب الإیمان، باب الأمر بقتال الناس حتی یقولوا لا إله إلا الله محمد رسول الله
این جنگ ردّهای که آقای أبو بکر شروع کرد و دهها هزار انسان را به کام مرگ فرستاد، حتی صحابهای مانند مالک بن نویره را جلوی زن و فرزندش کشتند و با زنش زنا شدند و برچسب إرتداد زدند و گفتند اینها کافر شدهاند، آیا اینها صحابه نبودهاند؟ آیا اینها به پیامبر أکرم (صلی الله علیه و آله) ایمان نیاورده بودند؟ مگر در خود صحیح بخاری و صحیح مسلم نیست که وقتی عمر به أبو بکر اعتراض کرد که: چرا دستور قتل اینها را دادهای؟ = با اینکه اینها نماز میخوانند و خدا را عبادت میکنند، ولی میگویند ما به أبو بکر زکات نمیدهیم و به اینها برچسب إرتداد و کفر زدند و دستور قتل اینها را صادر کردند.
إن شاء ا… سر فرصت در رابطه با أصحاب ردّه با بینندگان عزیز مفصل صحبت میکنیم و در سایتمان هم در رابطه با أصحاب ردّه مفصل صحبت کردهایم.
روایت دوم: آیا روایات صحیحی در تضییع سنت پیامبر أکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) بعد از رحلت ایشان وجود دارد؟
= ابتداء سؤال شما را بیشتر توضیح بدهم: مراد این است که آیا واقعا در کتب أهل سنت، روایتی هست که بعد از پیامبر أکرم (صلی الله علیه و آله)، سنت پیامبر أکرم (صلی الله علیه و آله) را نابود کردند و از بین بردند و تضییع کردند؟ یا نه، بعد از پیامبر أکرم (صلی الله علیه و آله)، مسلمانان و صحابه، سنت پیامبر أکرم (صلی الله علیه و آله) را گرامی داشتند و به پا داشتند و برایش ارزش قائل شدند؟
من چند روایت از صحیح بخاری برای بینندگان عزیز میخوانم و عباراتی را از رئیس شافعیها و رئیس مالکیها میخوانم و تقاضا دارم عزیزان بیننده، مقداری با انصاف به عرائض من توجه کنند و مقداری منصفانه با این مطالب برخورد کنند و محبت کنند تعصب را کنار بگذارند. خدا را شاهد میگیریم، قسم به والله! بالله! تالله! هدفمان روشن کردن بینندگان عزیز و اتمام حجت است و بعضی از نکات را که در تاریخ، پنهان مانده، میخواهیم آن را برای بینندگان عزیز برملاء کنیم. قصد ما، جسارت به أهل سنت نیست. والله! ما اهانت به أهل سنت را گناه نابخشودنی میدانیم. حتی شاید بارها بینندگان عزیز این را از من شنیده باشند: اگر خود من هم به صورت ناخودآگاه، سخنی بگویم که بوی اهانت به أهل سنت داشته باشد، پیشاپیش از أهل سنت پوزش میطلبم. روایت اول: آقای سالم از أم درداء نقل میکند: دخل علی أبو الدرداء و هو مغضب، فقلت: ما أغضبک؟ فقال: والله! ما أعرف من أمة محمد صلی الله علیه و سلم شیئا إلا أنهم یصلون جمیعا.
همسرم وارد منزل شد در حالیکه غضبناک بود. سؤال کردم: چرا غضبناک شدی؟ گفت: به خدا قسم! چیزی از سنت محمد صلی الله علیه و سلم در میان أمتش نمانده است، جز اینکه با هم نماز میخوانند.
صحیح بخاری، ج1، ص159، ح650، کتاب الأذان، باب وجوب صلاة الجماعة یعنی چیزی از آثار سنت پیامبر أکرم (صلی الله علیه و آله) در جامعه اسلامی دیده نمیشود که به آن سنت پیامبر أکرم (صلی الله علیه و آله) گفته شود. روایت دوم: آقای أنس، خادم نبی مکرم (صلی الله علیه و آله) میگوید: ما أعرف شیئا مما کان علی عهد النبی صلی الله علیه و سلم، قیل: الصلاة؟ قال: ألیس ضیعتم ما ضیعتم فیها؟ من در میان أمت، چیزی از سنتهایی که در زمان پیامبر صلی الله علیه و سلم بود، نمیبینم. سؤال میکنند: آیا نماز هم همانطور است؟ گفت: آیا شما سنت پیامبر را تضییع نکردید؟ صحیح بخاری، ج1، ص134، ح529، کتاب مواقیت الصلاة، باب تضییع الصلاة عن وقتها یعنی غیر از نماز، تمام شاخصههای أمت اسلامی در زمان پیامبر أکرم (صلی الله علیه و آله) از بین رفته است. روایت سوم: روایت دیگر از آقای زهری است که میگوید: دخلت علی أنس بن مالک بدمشق و هو یبکی، فقلت له: ما یبکیک؟ فقال: لا أعرف شیئا مما أدرکت إلا هذه الصلاة و هذه الصلاة قد ضیعت.
در دمشق، وارد بر أنس بن مالک شدم و دیدم گریه میکند. علتش را سؤال کردم و گفت: آنچه که از سنت پیامبر میدانستم، همهاش از بین رفته است؛ غیر از نماز که آن هم ضایع و نابود شد. صحیح بخاری، ج1، ص134، ح530، کتاب مواقیت الصلاة، باب تضییع الصلاة عن وقتها
برادران عزیز! آیا اینها هشدار و اعلام خطر برای ما نیست که بعد از نبی مکرم (صلی الله علیه و آله)، آثار پیامبر أکرم (صلی الله علیه و آله) را چه کردند؟ با سنت پیامبر أکرم (صلی الله علیه و آله) چه برخوردی داشتند؟ کلام آقای شافعی آقای شافعی نقل میکند از وهب بن کیسان نقل میکند: کل سنن رسول الله صلی الله علیه و سلم قد غیرت، حتی الصلاة. تمام سنتهای رسول الله صلی الله علیه و سلم دستخوش تغییر شده؛ حتی نماز. کتاب الأم للإمام الشافعی، ج1، ص269 کلام آقای مالک بن أنس
آقای مالک بن أنس در کتاب الموطأ نقل میکند از جدش و میگوید:
ما أعرف شیئا مما أدرکت علیه الناس إلا النداء بالصلاة. چیزی از سنت پیامبر، غیر از اینکه اذان گفته میشود، نمانده است.
کتاب الموطأ للإمام مالک، ج1، ص72 ـ تنویر الحوالک للسیوطی، ص92 ـ الإستذکار لإبن عبد البر، ج1، ص399 ـ جامع بیان العلم و فضله لإبن عبد البر، ج2، ص199
یعنی تمام سنت پیامبر أکرم (صلی الله علیه و آله)، دستخوش تغییر شده است. جالب اینکه آقای حسن بصری (از فقهاء بنام أهل سنت) میگوید:
لو خرج علیکم أصحاب رسول الله صلی الله علیه و سلم ما عرفوا منکم إلا قبلتکم. اگر الآن صحابه رسول الله صلی الله علیه و سلم به میان شما بیایند، غیر از قبله، چیزی از سنت رسول الله صلی الله علیه و سلم را در میان شما مشاهده نمیکنند.
جامع بیان العلم و فضله لإبن عبد البر، ج2، ص199 یعنی تنها چیزی که از سنت پیامبر أکرم (صلی الله علیه و آله) مانده، این است که همه رو به قبله برای نماز میایستند.
برادران عزیز! سروران گرامی! خواهران گرامی! اینها هشداری است برای ما. إن شاء ا… در جلسات بعدی عرض خواهیم کرد پیامبر أکرم (صلی الله علیه و آله) که میفرماید: إنی تارک فیکم الثقلین: کتاب الله و عترتی (و أهل بیتی).
چیزی را در نظر گرفته است که برای نجات أمت از هرگونه گمراهی و بیمه شدن جامعه اسلامی از سقوط در درّه هلاکت، جز رفتن سراغ قرآن، آن هم در جوار أهل بیت (علیهم السلام)، راه دیگری به چشم نمیخورد.
* * * * * * * یکی از شبهاتی که وهابیت علیه شیعه مطرح میکند، این است که شیعه، معتقد به إرتداد صحابه است. آیا روایات صحیح در کتب أهل سنت در رابطه با إرتداد أصحاب بعد از پیامبر أکرم (صلی الله علیه و آله) وجود دارد؟ = در این زمینه، باید توضیح بدهم که یکی از اساسیترین شبههای که امروز در ماهوارههای وهابیت و سایتهای اینترنتی و کتابها و روزنامههایشان مطرح میشود، این است که میگویند:
شیعیان، صحابه رسول الله (صلی الله علیه و سلم) را مرتدّ میدانند. بعد هم چند روایت ضعیفی را که مثلا در رجال کشی آمده و از دیدگاه ما، از نظر سند، معتبر نیست، میآورند که شیعیان میگویند: إرتد الناس بعد رسول الله إلا أربعة أو خمسة. بعد از رسول الله، تمام مردم مرتد شدند؛ غیر از 4 یا 5 نفر. نکته اول: این روایاتی که شما استدلال میکنید، مورد تائید شیعه نیست. بلکه شیعه معتقد است بعد از پیامبر أکرم (صلی الله علیه و آله)، صدها نفر با آقا أمیر المؤمنین (علیه السلام) بودند، نه 4 یا 5 نفر. تمام بنی هاشم که آمارشان به هزاران نفر میرسید، در جوار أمیر المؤمنین (علیه السلام) بودند و دهها و صدها نفر از صحابه در کنار أمیر المؤمنین (علیه السلام) بودند و حامی ایشان و حضرت فاطمه زهراء (سلام الله علیها) بودند. این شبهه، به هیچوجه به شیعه وارد نیست. نکته دوم: آیا مگر شما در کتابهای خودتان ندارید که بعد از پیامبر أکرم (صلی الله علیه و آله)، صحابه کافر شدند؟ روایت اول: در صحیح بخاری آمده است که أبو هریره نقل میکند: لما توفی النبی صلی الله علیه و سلم و استخلف أبو بکر و کفر من کفر من العرب. وقتی پیامبر صلی الله علیه و سلم از دنیا رفت و أبو بکر خلیفه شد، تعداد انبوهی از عرب کافر شدند.
آقای إبن کثیر دمشقی از عایشه نقل میکند:
لما قبض رسول الله (صلی الله علیه و سلم) إرتدت العرب قاطبة و اشرأبت النفاق. وقتی رسول الله (صلی الله علیه و سلم) از دنیا رفت، تمام عرب مرتدّ شدند و پرچم نفاق در میان صحابه، برافراشته شد.
البدایة و النهایة لإبن کثیر، ج6، ص336 ـ تاریخ مدینه دمشق لإبن عساکر، ج30، ص314 [ پنج شنبه 94/3/7 ] [ 8:48 صبح ] [ saba ]
[ نظرات () ]
|
||
[ قالب وبلاگ : ایران اسکین ] [ Weblog Themes By : iran skin] |