ادامه از صفحه 2 --- انحراف جامعه بعد از رحلت پیامبر

روایت سوم:

آقای مزّی و ذهبی و إبن حجر نقل می‌‌کنند از عمرو بن ثابت که می‌گوید:

 

لما مات النبی (صلی الله علیه و سلم) کفر الناس إلا خمسة.

وقتی پیامبر (صلی الله علیه و سلم) از دنیا رفت، جز 5 نفر، همه کافر شدند.

 

تهذیب الکمال للمزی، ج21، ص557 ـ تهذیب التهذیب لإبن حجر العسقلانی، ج8، ص9 ـ تاریخ الإسلام للذهبی، ج11، ص280 ـ البدایة و النهایة لإبن کثیر، ج6، ص91

 

البته عایشه، إستثناء نکرده است و می‌گوید همه عرب مرتد شدند، ولی عمرو بن ثابت می‌گوید غیر از 5 نفر، همه کافر شدند.

 

آیا اینها واضح و روشن نیست؟! آقایانی که به شیعه إفتراء می‌بندند و شیعه را متهم می‌کنند که معتقد است صحابه کافر شدند، به این روایات چه جوابی می‌دهند؟

 

روایت چهارم:

 

این آقایانی که به شیعه، اتهام تکفیر صحابه را می‌زنند، در رابطه با حدیث حوض چه پاسخی دارند؟ مگر در صحیح بخاری متجاوز از 20 جا نیامده است که پیامبر أکرم (صلی الله علیه و آله) فرمود:

 

فردای قیامت، أصحاب من می‌آیند از آب حوض کوثر استفاده کنند و اینها را نمی‌گذارند بیایند و به طرف آتش جهنم می‌برند. من می‌گویم: خدایا! اینها صحابه من هستند! کجا می‌برید؟ گفته می‌شود:

 

إنک لا تدری ما أحدثوا بعدک.

 

تو خبر نداری که اینها چه بدعت‌هایی بعد از تو انجام دادند.

 

صحیح بخاری، ج7، ص207، ح6576

 

در روایت دیگر آمده است:

 

إنهم إرتدوا بعدک علی أدبارهم القهقری?.

 

اینها بعد از تو مرتدّ شدند و به دوران جاهلیت برگشتند.

 

صحیح بخاری، ج7، ص208، ح6585

 

در روایت دیگر آمده است:

 

إن هؤلاء لم یزالوا مرتدین علی أعقابهم منذ فارقتهم.

 

روزی که تو از صحابه جدا شدی، اینها همواره راه إرتداد را رفتند.

 

صحیح بخاری، ج5، ص240، ح4770

 

جالب این است که در صحیح بخاری، جلد 7، صفحه 207، حدیث 6587، کتاب الرقاق، باب فی الحوض آمده است که وقتی صحابه را به طرف آتش جهنم می‌برند، پیامبر أکرم (صلی الله علیه و آله) می‌فرماید:

 

إلی أین؟ قال: إلی النار والله، قلت: ما شأنهم؟ قال: إنهم إرتدوا بعدک علی أدبارهم القهقری?.

 

به کجا می برید؟ گفته می‌شود: به خدا سوگند! به طرف آتش جهنم. گفت: مگر اینها چه کرده‌اند؟ گفته می‌شود: اینها بعد از تو مرتدّ شدند و به دوران جاهلیت برگشتند.

 

سپس پیامبر أکرم (صلی الله علیه و آله) می‌فرماید:

 

فلا أراه یخلص منهم إلا مثل همل النعم.

 

از این صحابه، جز عده قلیلی، از آتش جهنم نجات پیدا نمی‌کنند.

 

آیا این قابل توجیه و تأویل است؟ بعضی از بزرگان أهل سنت می‌گویند:

 

ای کاش! آقای بخاری و مسلم، حدیث حوض را در این صحیح بخاری و صحیح مسلم نمی‌آوردند.

 

آیا با پاک کردن صورت مسئله، مشکل حل می‌شود؟ به جای این‌که به فکر حل معضل باشیم و فکر و عقل خودمان را به داوری بخوانیم، چه می‌کنیم؟

 

برادر عزیز! خواهر گرامی! راهی را نپیماییم که در اولین لحظه ورودمان به عالم برزخ، احساس کنیم راه‌مان اشتباه بود. آنجا دیگر راه برگشت نیست و پشیمانی فایده‌ای ندارد.

 

روزی آقای فخر رازی را دیدند که خیلی گریه می‌کند؟ علتش را سؤال کردند و گفت:

 

من حدود 40، 50 سال عقیده‌ای را داشتم و یقین داشتم که آن عقیده درست است، ولی امروز متوجه شدم که آن عقیده، خلاف بود و از آن عقیده‌ام برگشتم. گفتند: این‌که گریه ندارد، بلکه مایه خوشحالی است. گفت: می‌دانم، آنچه که برای من مهم و دردآور است، این است که امروز برای من روشن شد که عقیده‌ام نادرست است و از آن برگشتم. از کجا معلوم که دیگر عقاید من نادرست نباشد؟

 

لذا ما از همه عزیزان شیعه و سنی درخواست می‌کنیم که معتقدات خود را به قرآن و أهل بیت (علیهم السلام) و سنت صحیح عرضه کنید و تحقیق و بررسی کنید. حتی اگر یک جوان شیعه، چون در خانواده شیعه بزرگ شده است و پدر و مادرش گفته است حضرت علی (علیه السلام) حق است، شاید حضرت علی (علیه السلام) حق نباشد، برو تحقیق کن و ببین آیا واقعا عقیده پدر و مادرت نسبت به أمیر المؤمنین (علیه السلام)، از دیدگاه قرآن و سنت صحیح است؟ اگر حضرت علی (علیه السلام) حق است، بر خودت ببال و افتخار کن و بر عقیده‌ات بمان و اگر ثابت شد عقیده‌ات نادرست است، عقیده درست را انتخاب کن. هم‌چنین خواهر و برادر سنی! برو تحقیق و بررسی کن. اگر بعد از تحقیق و بررسی کردن و شنیدن سخنان آقایان أهل سنت و شیعه، همان‌طور که قرآن می‌فرماید:

 

فَبَشِّرْ عِبَادِ / الَّذِینَ یَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُولَئِکَ الَّذِینَ هَدَاهُمُ اللَّهُ وَ أُولَئِکَ هُمْ أُولُو الْأَلْبَابِ

 

بنا بر این بندگان مرا بشارت ده / کسانی که سخنان را می‏شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می‏کنند، آنها کسانی هستند که خدا هدایت‌شان کرده و آنها خردمندانند.

 

سوره زمر/آیه 18ـ17

 

برو کتاب‌های شیعه و سنی را تحقیق کن و پای صحبت علماء شیعه و سنی بنشین و بررسی کن. اگر واقعا به این نتیجه رسیدی که مذهبت حق است، بر آن ببال و افتخار کن و اگر دیدی خدای ناکرده، عقیده‌ات نادرست است، دنبال عقیده و اعتقادات و مذهب درست و صحیح برو. این منطق قرآن و پیام نبی مکرم (صلی الله علیه و آله) است و این سخن ما به همه عزیزان شیعه و سنی و وهابی است در سراسر جهان.

 

* * * * * * *

آیا روایتی در صحیح بخاری و صحیح مسلم  مبنی بر اعتراف صحابه بر إرتداد وجود دارد؟

روایت اول:

در این رابطه، خود بخاری نقل می‌‌کند:

عن العلاء بن المسیب عن أبیه قال: لقیت البراء بن عازب رضی الله عنهما فقلت: طوبی لک! صحبت النبی صلی الله علیه و سلم و بایعته تحت الشجرة، فقال: یا إبن أخی! إنک لا تدری ما أحدثنا بعده.

 

علاء بن مسیب از پدرش نقل می‌‌کند: با براء بن عازب دیدار داشتم و گفتم: خوشا به حالت! تو صحابه پیامبر (صلی الله علیه و سلم) بودی و با در زیر شجره رضوان بیعت کردی. براء بن عازب گفت: ای برادرزاده! تو خبر نداری که ما صحابه بعد از پیامبر چه بدعت‌هایی را گذاشتیم.

 

صحیح بخاری، ج5، ص65، ح4170، کتاب المغازی، باب غزوة الحدیبیة

 

عزیزان بیننده! آقای براء بن عازب از بزرگان و أکابر صحابه است و جزء السابقون الأولون است و جزء کسانی است که در زیر درخت رضوان با پیامبر أکرم (صلی الله علیه و آله) بیعت کرده است. با این‌همه می‌گوید:

 

ای برادرزاده! تو خبر نداری که ما صحابه بعد از پیامبر چه بدعت‌هایی را گذاشتیم.

 

وقتی خود صحابه این نظر را دارد، مقداری دقت کنید که خلاف نظر صحابه نگوییم یا کاسه داغ‌تر از آش نشویم.

 

روایت دوم:

 

به آقای أبو سعید خُدری گفتند:

 

هنیئا لک برؤیة رسول الله صلی الله علیه و سلم و صحبته!

خوشا به حالت که پیامبر (صلی الله علیه و سلم) را دیدی و جزء صحابه پیامبر (صلی الله علیه و سلم) بودی.

گفت:

إنک لا تدری ما أحدثنا بعده.

تو خبر نداری که ما صحابه بعد از پیامبر چه بدعت‌هایی را گذاشتیم.

الإصابة فی تمییز الصحابة لإبن حجر العسقلانی، ج3، ص67 ـ الکامل لعبد الله بن عدی، ج3، ص63 ـ تاریخ مدینه دمشق لإبن عساکر، ج20، ص391